مقالات من

مورفوژني گوش در يك سري مراحل وابسته كه شامل نمونه گيري رشد و شكل گيري است .مورفوژني اتوسيت بخش هايي در ژن الگو كه شامل پروتئين هاي مثل GATA 3  و پروتئين  هاي مورفوژنز استخواني (BMP) و FGF  و فاكتور بيان ژن  Home domain و  (HOX)وفاكتور بيان ژن Pax را تعين مي كند .پري اتيك بافت مزانشيم اطراف مجراي حلزوني تحريك مي شود تا لابيرنت استخوان و غشايي كه در ناحيه هاي مختلف از هم جدا مي شود تشكيل مي شود . اين فرايند در هفته 10 بار داري شروع مي شود كه در آن صفحه غضروفي مجراي حلزون تحت و و كاليزشن و در فضاي پري تمپانيك اسكالا وستيبولي و اسكالاتمپاني در حال تشكيل است.

مجراي حلزون بوسيله غشاي رايسنراز اسكالا و ستيبولي و بوسيله غشاي پايه از اسكالا تمپاني جدا شده است .ديواره جانبي مجراي حلزون توسط رباط مار پيچي باقي مي ماند و به اطراف غضروف متصل است در حاليكه بخش داخلي تا حدودي بوسيله يك مرحله طولاني با مديولوس محور ديگر حلزون استخوان Support مي شود . قبل از تمركز بر روي سلولهاي  موي حسي و سيناپس رو ندكلي بلوغ حلزون را خلاصه مي كنيم حلزون مارپيچي يك شيب كلي رشد از پايه تا راس و يك شيب نا خالص مورفژني  رشد و يا تركيبات بافت سلولي بالغ مكانيسم يا هر دو را دنبال مي كند. بخش راس حلزون در دوران رشد پيشرفت كمي دارد اين از ديدگاه مورفوژني و فيزيولوژيك عمومي درست به نظر مي رسد . مطالعات انجام شده در جوندگان نشان مي دهد در آغاز عملكرد شنوايي زمانيكه ساختار حلزون كامل نشده است.

منبع: 

https://www.tehransafir.com/

كم شنوايي شديد يا عميق واستفاده ي خريد سمعك سودمند محدود از تقويت مناسب كه به عنوان امتياز 50% يا كمتر براي تست شنيدن جملات در نويز شناخته مي شود .شرايط براي كاشت حلزون LTD از Nucleus Freedom  به شرح زير است:

• كم شنوايي حسي عصبي شديد تا عميق دو طرفه
• نداشتن هيچ استفاده ي سودمندي از سمعك
• كسب امتياز كم تر از 50% در تست باز شناسي جملات در گوشي كه قرار است كاشت شود و امتياز كمتر از 60% در گوش ديگر( غير كاشتي) ويا امتياز كمتر از 50% دو طرفه.

معيارهاي مشابهي براي پروتزpulsar  ازشركت Med-ELدر نظر گرفته شده: كم شنوايي حسي عصبي شديد تا عميق دو طرفه ويا با بهترين سمعك امتياز كمتر از 40% در تست جملاتHINT در شرايط شنيداري نويزي.

اين مهم است كه توجه داشته باشيم كه وسيله اي كه مهر تاييد  FDA را دريافت ميكند شرايط استفاده اغلب به عنوان يك راهكار است وافراد استفاده كننده متناوبا بيماران را خارج از معيارهاي توصيه شده كاشت ميكنند.

بعلاوه تغييراتي در معيارهاي كاشت در بزرگسالان ايجاد شد وشكل ها وطراحي هاي جديد منجر شده است كه معيارهاي كاشت حلزون گسترده شود.استانداردهاي كاشت حلزون اغلب موجب ميشوند كه باقي مانده شنوايي در گوشي كه كاشت شده بي اثر شود وفقط شنوايي الكتريكي در دسترس است.افرادي باسطوحي از شنيداري كه فركانس بم دارند نبايد براي كاشت حلزون مشاوره و يا انتخاب شوند زيرا پيامدهايي از قبيل از دست رفتن كيفيت خوشايند صدا و توانايي درك موسيقي، شايد در ارتباط با كاهش درك فركانس (Pitch) باشد.تحقيقات براي كشف سودمندي حاصل از تركيب شنيداري فركانس پايين آكوستيكي با تحريكات فركانس بالا از طريق كاشت حلزون شروع شده است.

صفوف الكترودي كوتاه شده است به منظور اينكه آسيب قسمت رأسي اسكالا تيمپاني را زماني كه الكترود در قسمت قاعده اي قرار ميگيرد را كاهش دهند.نتايجي كه به بعضي از بيماران قول داده ميشود شامل:1-حفظ باقيمانده شنيداري 2-افزايش فهم گفتار در نويز3-بهبود بازشناسي ودرك موسيقي است.

البته تكنولوژي بدون مشكلات نبوده است. برخي بيماران فورا به دنبال جراحي يا بعد از چند ماه باقي مانده شنوايي شان در فركانس پايين را از دست ميدهند.كه اساسا سودمندي اين الكترودي كوتاه را كاهش ميدهد. بعلاوه برخي از دريافت كنندگان پروتز علي رغم نتايج ظاهري خوب راجع به كيفيت صدا شكايت دارند.بعلاوه جست وجوها براي طراحي اين تكنولوژي به نحوي كه كاستي هاي آن جبران شود و پتانسيل را براي بيماراني با شنوايي فركانس پايين افزايش دهد ادامه دارد.

منبع:

 https://tehransafir.com/%d9%82%db%8c%d9%85%d8%aa-%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9/

در فصل اول فرق بين زبان و سيگنالي كه زبان با آن كدگذاري شده است اينجا (گفتار، نوشته و حركات) را دريافتيم. در اين قسمت كمي از هدفمان كه بررسي گرامر و واژگان زبان هاي طبيعي است منحرف مي شويم و مقدمه اي راجع به برخي ويژگي هاي صداهاي گفتاري بيان مي كنيم.  در اينجا روي گفتار تمركز داريم تا اطلاعات و زمينه كافي در مورد نكات بسياري كه در جاي‌جاي اين كتاب مطرح شده است را كسب كنيد. در اينجا به علت كمبود فضا در مورد نوشتار و حركات (gestures) صحبت نمي كنيم. مهم است بدانيم كه سيستم هاي گفتاري و gestural هر دو در بيولوژي انسان ريشه دارند در حالي كه سيستم هاي نوشتتاري مصنوع و ساخته فرهنگ هستند. در فصل 3 راجع به اين موضوع صحبت مي كنيم.

چين هاي صوتي انسان كه در شكل 2.1 نشان داده شده است قادر است صداهاي بسيار زيادي توليد كند كه تنها بخش كوچكي از آنها در زبان هاي مختلف مورد استفاده قرار مي گيرد. آن بخش از صداهاي تارآوا ها كه مربوط به گفتار مي شود موضوع مطالعه آواشناسي است. صداهاي گفتاري از دو نماي كلي متفاوت مورد مطالعه قرار مي گيرند: آواشناسي توليدي (articulatory phonetics) كه بررسي ميكند در زمان توليد يك آواي خاص چين هاي صوتي چه شكلي به خود مي گيرند؛ آواشناسي صوتي (acoustic) كه به بررسي ويژگي هاي موج صوتي حاصل از يك صداي گفتاري خاص مي پردازد. 

يك زبان خاص ، فرضا انگليسي يا اسپانيايي يا خوسا ، فهرستي از اصوات گفتاري دارند كه خودش زيرمجموعه اي از صداهاي فراواني است كه توسط زبان هاي مختلف دنيا استفاده مي شود. براي نمونه، همه زبان ها واكه مياني - مركزي كه در زبان انگليسي در كلمه hut, [hʌt] وجود دارد را ندارند يا واكه شبه روان موجود در كلمه اسپانيايي río, [r̃io] به معني رودخانه. به فهرست صداهاي گفتاري در يك زبان فهرست آوايي (phonetic inventory) گفته مي شود.

منبع:

https://tehransafir.com/%d9%82%db%8c%d9%85%d8%aa-%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9/