مقالات من

در سيستم هاي پخش موسيقي به حالت استريو، از دو بلند گو استفاده مي شود خريد سمعك بنابراين كيفيت صدا صاف تر، شفاف تر و طبيعي تر است0 وقتي از دو سمعك استفاده مي كنيد نيز شرايط به همين ترتيب است0 به عبارت ديگر شما دريافت و درك كامل تر و طبيعي تري از گفتار خواهيد داشت0پوشش وزوزحدوداً نيمي از افرادي كه وزوز دارند، با استفاده از سمعك دو گوشي، بهتر شدن وزوز را گزارش نموده اند0 اگر فقط از يك سمعك استفاده شود، همچنان احساس ناخوشايند وزوز، در گوشي كه سمعك ندارد، باقي خواهد ماند0بهترين سمعك ها براي استفاده دو گوشيدر تجويز هاي دو گوشي، سمعك هايي كه به تكنولوژي وايرلس(بلوتوث)مجهز مي باشند، بهترين كارايي و بالاترين رضايت مندي را دارا هستند، زيرا دو سمعك از طريق وايرلس با يكديگر در ارتباط مي باشند و صدا را به صورت كاملاً يكپارچه دريافت و پردازش مي نمايند، از اين رو كيفيت صداي فوق العاده مطلوب و بالايي ذارند0 به عبارت ديگر اين سمعك شنوايي دو گوشي را شبيه سازي مي كنند0تمركز بر روي صداي خاص از ميان اصوات زمينهگاهاً اتفاق افتاده كه شما در جمعي قرار گرفته و تمايل داريد از ميان آن همه ازدحام و همهمه بر روي صداي خاصي تمركز كرده و آن را بشنويد0 وقتس هر دو گوش شما با هم فعاليت مي كنند، مغز شما قادر بود بين دو ورودي مختلف، يكي را انتخاب و بر آن تمركز كند0 به اين ترتيب ديگر شما مجبور نيستيد به صدا هاي اضافي كه تمايلي به شنيدن آنها نداريد، گوش دهيد و بنابراين درك شنوايي كامل تري خواهيد داشت0

منبع:

https://tehransafir.com/%d9%82%db%8c%d9%85%d8%aa-%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9/

تعدادي عوامل موثركه در ايجاد كم شنوايي سمعك گوش وابسته به سن مداخله مي كنند پيشنهادشده است. اينعوامل شامل فاكتورهاي بيولوژيكي وژنتيكي، قرارگيري درمعرض نويز، برخورد با عوامل اتوتوكسيك وبرخي وضعيت هاي پزشكي مي باشند. مواردي ازقبيل آتروفي ارگان كورتي ويا

استرياوسكولاريس، كاهش نورون هاي حلزوني، كاهش عروق خوني وتحليل سايرساختارها ممكن

است منجربه كم شنوايي بادرجات واشكال مختلف شود. تمايزگفتار ضعيف به خصوص درحضور

نويز زمينه ازعلائم معمول است. برخي افراد به علت هاي ژنتيكي درطول زندگي شان به كم شنوايي

مبتلا مي شوند درحاليكه سايرافراد ممكن است به علت قرارگيري طولاني مدت درمعرض نويزهاي

محيطي، كاري وتفريحي دچاركم شنوايي شوند. علاوه براين برخي افراد ممكن است به علت

مصرف داروهاي اتوتوكسيك، يادراثربيماري ها يا اختلالات گوش ويابه علت تروماي گوش

نيزدچارآسيب شنوايي شوند.صرف نظرازعلت كم شنوايي، احتمال اينكه تغييرات گوش داخلي منجر

به ايجاد كم شنوايي هاي دائمي برگشت ناپذيرباروش هاي دارويي ياجراحي شود، وجود دارد.

علاوه براين عوامل ژنتيكي يابيولوژيكي، عوامل ديگري كه عوامل غيرشنيداري ناميده مي شوند

(مثل سن، جنسيت، وضعيت اجتماعي-اقتصادي، خصوصيات فردي) مواردي هستند كه روي

اثرفردي كم شنوايي تاثيرمي گذارند. زماني كه كم شنوايي باعث مشكلات ارتباطي شود، به طور

بالقوه كيفيت زندگي راكاهش مي دهد. اين كم شنوايي به خصوص در درجات شديد تاعميق ممكن

است تاثيرمخرب ووسيعي روي سلامت جسمي، آسايش عاطفي ورواني، حدت ذهني ارتباط

اجتماعي، روابط خانوادگي، عزت نفس وروي عملكرد كاري يا استخدام افراد داشته باشد. 

منبع:

https://tehransafir.com/%d9%82%db%8c%d9%85%d8%aa-%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9/

تعدادي عوامل موثركه در ايجاد كم شنوايي سمعك گوش وابسته به سن مداخله مي كنند پيشنهادشده است. اينعوامل شامل فاكتورهاي بيولوژيكي وژنتيكي، قرارگيري درمعرض نويز، برخورد با عوامل اتوتوكسيك وبرخي وضعيت هاي پزشكي مي باشند. مواردي ازقبيل آتروفي ارگان كورتي ويا

استرياوسكولاريس، كاهش نورون هاي حلزوني، كاهش عروق خوني وتحليل سايرساختارها ممكن

است منجربه كم شنوايي بادرجات واشكال مختلف شود. تمايزگفتار ضعيف به خصوص درحضور

نويز زمينه ازعلائم معمول است. برخي افراد به علت هاي ژنتيكي درطول زندگي شان به كم شنوايي

مبتلا مي شوند درحاليكه سايرافراد ممكن است به علت قرارگيري طولاني مدت درمعرض نويزهاي

محيطي، كاري وتفريحي دچاركم شنوايي شوند. علاوه براين برخي افراد ممكن است به علت

مصرف داروهاي اتوتوكسيك، يادراثربيماري ها يا اختلالات گوش ويابه علت تروماي گوش

نيزدچارآسيب شنوايي شوند.صرف نظرازعلت كم شنوايي، احتمال اينكه تغييرات گوش داخلي منجر

به ايجاد كم شنوايي هاي دائمي برگشت ناپذيرباروش هاي دارويي ياجراحي شود، وجود دارد.

علاوه براين عوامل ژنتيكي يابيولوژيكي، عوامل ديگري كه عوامل غيرشنيداري ناميده مي شوند

(مثل سن، جنسيت، وضعيت اجتماعي-اقتصادي، خصوصيات فردي) مواردي هستند كه روي

اثرفردي كم شنوايي تاثيرمي گذارند. زماني كه كم شنوايي باعث مشكلات ارتباطي شود، به طور

بالقوه كيفيت زندگي راكاهش مي دهد. اين كم شنوايي به خصوص در درجات شديد تاعميق ممكن

است تاثيرمخرب ووسيعي روي سلامت جسمي، آسايش عاطفي ورواني، حدت ذهني ارتباط

اجتماعي، روابط خانوادگي، عزت نفس وروي عملكرد كاري يا استخدام افراد داشته باشد. 

منبع:

https://tehransafir.com/%d9%82%db%8c%d9%85%d8%aa-%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9/

آرايش هاي ثابت، شامل ميكروفن هاي دايركشنال مرسوم، خريد سمعك دايركشناليتي انها به وسيله ادغام خطي خروجي ها كه به فشار دريافتي در هر ورودي مربوط است بدست مي آيد. يك ادغام خطي به وسيله ي فيلتر كردن هر خروجي و اضافه شدن آن  به يا كاستن ان از خروجي هاي ديگر بدست مي آيد. Frontal Directivity افزايش مي يابد اگر اين خروجي ها به صورت افزاينده تري تركيب شوند كه در نتيجه روبرو بودن سيگنال با آرايش نسبت  به هنگامي كهدر بيشتر جهات ديگر قرار گرفته باشد بدست مي آيد. براي مثال موج شكل هاي دو خروجي در يك روش بسيار افزاينده ادغام مي شود وقتي موج شكل  ها هم فاز هستند نسبت به وقتيكه يك اختلاف فاز بين موج شكل ها وجود دارد. دو نوع از آرايش هاي ثابت وجود دارد: Subtractive array. Additivearray ( آرايش هاي با عملكرد افزايش و آرايش هاي با عملكرد كاهش ميكروفن دايركشنال مرسوم و آرايش دو ميكروفنه كه به طور افزايشي در سمعك هاي BTE و ITE استفاده مي شود هر دو مثال هايي از Subtractive array (آرايش هاي كاهنده) هستند. با ميكروفن هاي دايركشنال مرسوم كاهش به صورت مكانيكي اتفاق مي افتد چون صداها از هر ميكروفن بعد از خروجي ميكروفن عقبي كه به طور الكتريكي به تاخير انداخته شده كاهش داده شده است مثل آنچه در شكل (a) 7.1 نشان داده شده است. مكانيسم با اين فرايند تاخير و كاهش كه حساسيت بيشتر در جهت جلو نسبت به جهات ديگر فراهم مي كند قبلا در بخش 2.2.4 پوشش داده شده است. 
  (شكل7.1 (a) نمودار بلوكي يك ميكروفن دايركشنال با عملكرد كاهشي ( يك ميكروفنه با دو منفذ ورودي يا دو ميكروفن جداگانه) را نشان ميدهد علامت منفي كنار هر ورودي نشان مي دهد كه سيگنال ها از يكديگر تفريق مي شوند. (b) يك ميكروفن دايركشنال با عكلكرد افزايشي يا delay- and- add متشكل از چهار ميكروفن جداگانه را نشان مي دهد)
آرايش كاهنده جهت داري پاييني در فركانس هاي خيلي پايين فراهم مي كند متاسفانه حساسيت جلو وقتي كه فركانس كاهش مي يابد، كم مي شود. ( مثل يك برش پايين low_cut) و همچنانكه فاصله ي دو منفذ كاهش مي يابد كم مي شود زيرا براي صداي فركانس پايين فضاي بين منافذ مقداري كمتر از طول موج صداست در نتيجه دو سيگنال كاهش داده مي شوند بيشتر هم فاز مي شوند و تفاوت بين آنها كوچكتر مي شود. شكل 7.2 برآورد حساسيت جلو (پشتيباني) براي فاصله متفاوت بين دو منفذ نشان داده است. يك مسئله متفاوت مي تواند براي خيلي از فركانس بالا اتفاق بيافتد. فضاي دريچه اي مي تواند به نصف طول موج نزديك شود و براي صداهاي  اتفاقي قدامي دو سيگنال كاسته شده و تقريبا هم فاز خواهندشد. سپس آنها مي خواهند هم ديگر را به طور كامل كنسل كنند. 

منبع:

https://tehransafir.com/%d9%82%db%8c%d9%85%d8%aa-%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9/

آرايش هاي ميكروفني مي تواند  به 2 نوع عريض طبقه بندي شود: آنها يي كه ويژگي هاي داير كشنالي دارند كه از لحظه اي تا لحظه ي ديگر تغيير نمي كند آرايش هاي ثات (fixed array) و آنهايي كه با محيط طوري تطبيق پيدا مي كنند كه تا حد امكان نويز دريافتي از زواياي خاصي، كاهش يابد آرايش هاي تطبيقي (adaptivearray)  ( اين ها در بخش بعد از اين پوشش داده شده است).

 آرايش هاي ثابت، شامل ميكروفن هاي دايركشنال مرسوم، دايركشناليتي انها به وسيله ادغام خطي خروجي ها كه به فشار دريافتي در هر ورودي مربوط است بدست مي آيد. يك ادغام خطي به وسيله ي فيلتر كردن هر خروجي و اضافه شدن آن  به يا كاستن ان از خروجي هاي ديگر بدست مي آيد. Frontal Directivity افزايش مي يابد اگر اين خروجي ها به صورت افزاينده تري تركيب شوند كه در نتيجه روبرو بودن سيگنال با آرايش نسبت  به هنگامي كهدر بيشتر جهات ديگر قرار گرفته باشد بدست مي آيد.

براي مثال موج شكل هاي دو خروجي در يك روش بسيار افزاينده ادغام مي شود وقتي موج شكل  ها هم فاز هستند نسبت به وقتيكه يك اختلاف فاز بين موج شكل ها وجود دارد. دو نوع از آرايش هاي ثابت وجود دارد:

براي فهميدن اينكه عملكرد اين شباهت سازماني چگونه است، ضرورت دارد تا انواع قواعد (rule) و اصولي كه در دستور زبان (grammar) وجود دارند و انواع اطلاعاتي كه از واژه ها دريافت مي شوند را بررسي كنيم. قبل از شروع به شما يادآوري مي كنيم كه كلمات " rule" و " grammar" در زبان شناسي نسبت به آنچه در زبان روزمره مي شناسيد معاني متفاوتي دارند. grammar توصيف رسمي يك زبان است و به صورت توانش زباني در كاربران يك زبان، دروني و يكپارچه شده است. يك rule در يك grammar صرفا بيانيه اي است كه توالي از يك نظم زباني را ثبت مي كند. ( به ياد مي آوريد كه اين شكل از تفكر زبان شناسي در گرامر بسيار متفاوت از چيزي است كه يك دبير انشاء در نظر دارد، براي او گرامر آن چيزي است كه در يك نوشته استاندارد بايد رعايت شود: قواعدِ استفاده، خط و نقطه گذاري )

تمامي زبان ها گرامري دارند كه از اجزاي فونولوژيك و قواعد مربوط به سيستم صدايي آن زبان، اجزاي مورفولوژيك و قواعد حاكم بر اَشكال كلمات و همينطور اجزاي نحوي (syntactic) و قوانين حاكم بر ساختار جمله تشكيل شده است. جزئيات مربوط به زيرمجموعه هاي (subsystems) گرامر از زباني به زبان ديگر متفاوت است اما وجود اين اجزاي مستقل، نوع اطلاعاتي كه در خود دارند و شكل و خصوصيات گرامر آنها در تمامي زبان ها مشابه است. اين نكته براي زبان هايي با رسوم ادبي طويل و زبان هاي فاقد سيستم نوشتاري، زبان هايي با ميليون ها گوينده در سراسر دنيا، زبان هايي با تنها چند گوينده در يك منطقه كوچك، زبان هايي كه از گفتار به عنوان فضاي اصلي انتقال اطلاعات استفاده مي كنند و نيز زبان هايي كه از اشارات دست و صورت استفاده مي كنند (زبان اشاره) به همان ميزان صحت دارد. شكل كلي، زير سيستم ها، سازمان بندي و عملكرد گرامر همگي جهاني و همگاني بوده و بنابراين در تمامي زبا ها مشترك هستند. 

بيشتر اديولوژيست هاي داراي درجه كارشناسي ارشد، آموزش ويژه اي براي مشاوره دريافت نمي

كنند. بيشتر اديولوژيست ها تصورمي كنند كه مشاوره به سادگي به معناي توضيح: نتايج آزمايش،

عملكرد سمعك، محدوديت هاي سمعك، كاربرد وسايل كمك شنوايي و... مي باشد. به دانشجويان

فارغ التحصيل توصيه شده كه ازبه كاربردن اصطلاحات حرفه اي اجتناب كنند، اما درغيراين

صورت نيز راهنمايي هاي اندكي درمورد چگونگي برقراري ارتباط موثربا هربيمار دريافت كرده

اند.

Kennedy وCharles تعريف جامع تري از مشاوره را پيشنهاد كردند، كه درابتدا با تفاوت گذاشتن

بين مشاوره حرفه اي (professional) وغيرحرفه اي (nonprofessional)مي باشد. خوانندگان

باحرفه هاي مشاوره (مثل روان شناسان، روان پزشكان، مددكاران اجتماعي) آشنا مي باشند، كه اين

افراد براي فراهم كردن درمان درازمدت براي بيماران بوسيله بررسي وچالش تاريخچه شخصي وهم

چنين بوسيله تحليل معاني پاسخ هاي يك فرد، آموزش ديده اند. روان درماني درمورد علت مشكلات

يك فرد جستجومي كند، كه اين مشكلات ممكن است ازروابط خانوادگي ياازضربه روحي دوران

كودكي منشابگيرند. هرچند مشاوران غيرحرفه اي افرادي هستند كه درساير "حرفه هاي كمكي" مي

باشند، اما به بيماران كمك مي كنندكه بامحدوده اي ازعكس العمل هاي رواني وعاطفي مقابله كنند

همانطوركه به حوزه تخصص شان مربوط است. به عبارت ديگر، اديولوژيست ها به عنوان

مشاورين غيرحرفه اي مي توانند به بيماراني كه بخاطر تاثيركم شنوايي روي زندگي شان، عصباني،

خشمگين، افسرده يا مضطرب هستند كمك كنند. اگرنگراني هاي نامربوط به كم شنوايي ارائه شوند

(مثل بدرفتاري خانگي، بيكاري خانوادگي، مشكلات سلامتي ديگر، دارودرماني ها) دراين صورت

اديولوژيست هابايد مرزهاي حرفه اي شان راتشخيص دهند واين بيماران رابه مراكز مناسب ارجاع

دهند. زماني كه يك اديولوژيست احساس كند كه نسبت به محتوي ياشدت تعامل راحت نيست، دراين

صورت اومي تواند فرض كند كه به يك مرزحرفه اش نزديك شده واحتمالا زمان مناسبي براي

ارجاع بيمار ياوالدين به يك مشاورحرفه اي مي باشد.

عوامل موقعيتي يا محيطي تاثيرگذار شامل انسدادبينايي بين گوينده وشنونده (همانند زماني كه فردازاتاق ديگر يا ازفاصله زيادي صحبت مي كند) كه مانع از استفاده ازراهنمايي هاي لب خواني مي شود، حواس پرتي (مثل صحبت درموقعيتي كه توجه فرد روي يك واقعه غيرمعمول متمركزشده است)، نورضعيف (مثل بارها وكلوب هاي شبانه) ووجود نويز رقابتي (مثل نويزترافيك، موزيك زمينه، نويزساخت وساز) مي باشد.مشكل درتعيين وتعريف اثراين عوامل روي ارتباط  هم چنين مشكل دركاهش آنها به يك ميزان متوسط (يعني فرستنده متوسط، شنونده متوسط، پيام هاي روزانه ووضعيت هاي محيطي معمول) روي توسعه استانداردسازي هاي ابزارهاي ارزيابي باليني تاثيرمنفي دارد، براي اشاره به اينكه اساسا هيچ اندازه گيري پذيرفته شده عمومي جديدي بعداززمان جنگ جهاني دوم توسعه پيدانكرده است! درنتيجه منابع اندكي براي آزمايشگران وجود دارد، اما براي ارزيابي مهارت هاي لب خواني/ گفتارخواني موارد زيربه كارمي روند: 1)عامل تست تاريخ دار (مثل Ultey، 1964) با اداره زندگي باعدم كنترل يا كنترل اندك روي عوامل مربوط به فرستنده 2)عاملي كه براي ارزيابي بازشناسي كلمه ياجمله ازطريق شنوايي توسعه پيداكرده واستانداردسازي سازي شده است، مثل تست شنوايي ليست كلمات تك سيلابي No.6 (NU-6) دانشگاه Northwestern ، كه اين عامل زندگي را اداره مي كنديا بوسيله ثبت عمل مي كند. 3)عامل ايجاد شده توسط آزمايشگر كه براي اهداف قبل وبعدازدرمان به منظوررضايت ازبرنامه آزمايشگر، سازمان كمك هاي مالي ياعلايق مراجعان براي نشان دادن نيازبه مداخله وهم چنين كارايي مداخله باليني توسعه پيداكرده است. 4) عامل توسعه يافته توسط توسعه دهنده هاي توليدات شنوايي براي نشان دادن سودمندي كاربردي تكنولوژي درحال ظهور.

بررسي ترميم در گوش جانوران براي ما درباره پتانسيل ترميم در گوش انسان چه مي گويد؟اول:مطالعات بطور صريح نشان مي دهد كه توليد سلول هاي مويي محدود به دوران جنيني نيست و مي تواند درجانوران بالغ هم اتفاق بيفتد.زيرا سلول هاي مويي بوسيله سلول هاي نگه دارنده جايگزين مي شوند.توانايي سلول هاي نگهدارنده براي تكثير تعيين كننده توانايي ترميم است.معمولا مطالعات نشان مي دهد كه سلول هاي نگهدارنده در اتريكول انسان شبيه اندام و ستيبولار در پستانداران تكثير مي يابند.اين نتيجه اميدوار كننده است كه متدها مي توانند پيشرفت كنند و ترميم در گوش انسان افزايش پيدا خواهد كرد.در نهايت بايد توجه شود كه هيچ مدركي براي ترميم خود به خودي حلزون بالغ بر پستانداران وجود ندارد. مطالعه نواحي فعال هنوز وجود دارد و شناخت بيشتر چگونگي تقسيم سلول در حلزون ممكن است باعث متد هايي براي جاگزيني سلول هاي مويي در اندام كورتي انسان شود.وعده درمان سلول هاي بنيادي:رو يكرد ديگر براي ترميم بيولوژيكي گوش داخلي در جنيني يا سلول هاي بنيادي بزرگسالان دخيل است.سلول هاي بنيادي نوعي سلول هاي بي نظيري هستند كه مي تواند تقسيم شوند و سلول هاي جديد بيشتر بافت ها را توليد كنند.بدن انسان بالغ بيشتر از 200 تا فنوتايپ سلول هاي مختلف دارند.(مثل پوست، ِماهيچه و نورون و انواع مختلف سلول هاي خوني و ......)قدرت توليد سلول هاي بنيادي احتمالا محدود به اولين مراحل دوران جنيني است.دستيابي به درمان سلول هدفي است كه معمولا داراي تكنيك هاي وابسته به اصول اخلاقي است  .بيشتر بافت هاي بدن بالغ ظاهرا شامل سلول هاي بنيادي Plun potent يا muti potent هستند كه مي توانند محدوده اي از انواع سلول ها را توليد كنند.به عنوان مثال سلول هاي بنيادي از مغز استخوان مجزا هستند كه ممكن است بتوانند سلول هاي عصبي تحت شرايط مناسب توليد كنند.گر چه ممكن است اندام پستانداران تعداد كمي از سلول هاي بنيادي داشته باشند. بعيد به نظر مي رسد كه هر سلول بنيادي در حلزون بالغ حاضر باشند.احتمالا فقدان سلول هاي بنيادي در حلزون دلالت ميكند بر اينكه سلول هاي بنيادي ممكن است عضو پيوند شده باشد در گوش اسيب ديده پيوند سلول هاي بنيادي در مغز در معالجه با چندين شرايط وابسته به انحاط بررسي شده است مثل بيماري پاركينسون.